۱۱ حقیقت شگفت انگیز درباره زمان
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۹۰۷۹۶
به گزارش دولت بهار به نقل از فرارو به نقل از بخش جهانی شبکه خبری بی بی سی، در این مطلب به ۱۱ واقعیت شگفت انگیز در مورد زمان خواهیم پرداخت:
۱-زبان شما بر درک تان از زمان تاثیر میگذاردزمان را به عنوان یک خط در نظر بگیرید. به کدام سمت جریان دارد؟ افقی است یا عمودی؟ یا شاید اصلا برای شما خط نیست. پاسخ به این سوالات ممکن است به زبان شما بستگی داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مانند ما نحوه گذر زمان نیز با پیر شدن جهان تغییر خواهد کرد. تصور میشود که منشاء پیکان زمان که از گذشته به سوی آینده اشاره میکند در بیگ بنگ باشد. تصور میشود که جهان نوزاد دارای انتروپی بسیار پایینی بوده که معیاری از بی نظمی و تصادفی بودن محسوب میشود. از آن زمان به این سو انتروپی در حال افزایش بوده و این تغییر عاملی است که به پیکان زمان جهت میبخشد. به همین خاطر است که شکستن یک تخم مرغ تازه آسان است، اما به سختی میتوان سفیده و زرده را به هم ریخت و یک تخم مرغ تازه کامل ساخت.
هیچ کس نمیداند در پایان کیهان چه اتفاقی رخ خواهد داد، اما یک رقیب قوی "مرگ گرمایی کیهان"* است جایی که آنتروپی به حداکثر میرسد و پیکان زمان جهت خود را از دست میدهد. به این فکر کنید که پیشتر تمام تخم مرغهای کیهان شکسته شده اند و پس از آن دیگر هیچ چیز جالبی اتفاق رخ نخواهد داد.
۳-ممکن است داشتن تجربه آگاهانه بدون زمان امکان پذیر نباشدما حساب میکنیم پس هستیم. تیک تاک زمان ضربان نامرئی زندگی ماست و بر لحظه لحظه هوشیاری مان تاثیر میگذارد. زمان و خود در حال دست دادن دائمی هستند حتی انسانی که در یک غار کاملا تاریک به دام افتاده نیز کماکان توسط ریتم شبانه روزی ساعتهای درونی مان مدیریت میشود.
"هالی اندرسن" که فلسفه علم و متافیزیک را در دانشگاه سایمون فریزر در بریتیش کلمبیا در کانادا مطالعه میکند در مورد آن چه که از دست دادن حس زمان میتواند برای حس خودمان به همراه داشته باشد هشدار میدهد. او معتقد است که تجربه آگاهانه بدون زمان و گذشت زمان ممکن نیست. به این فکر کنید که چگونه هویت شخصی شما در طول زمان ساخته میشود و به عنوان خاطرات ذخیره میشود. اندرسن میگوید: "این خاطرات در طول زمان شما را میسازند. اگر زمان زیادی را از دست بدهید اکنون یک فرد متفاوت هستید".
۴-چیزی به عنوان ساعت با دقت ۱۰۰ درصد وجود نداردمترولوژیستها (اندازه شناسان) به سختی کار میکنند تا زمان را حفظ کرده و از فناوری بهتری برای اندازه گیری گذر دقیقه ها، ثانیهها و ساعتها استفاده میکنند. با این وجود، علیرغم آن که ساعتهای اتمی شان فوق العاده دقیق هستند، اما کامل نیستند. در واقع، هیچ ساعتی روی زمین وجود ندارد که کاملا "صحیح" باشد.
فرآیند واقعی تعیین زمان در حال حاضر براساس تعداد زیادی ساعت است که همگی زمان را در سراسر جهان نگه میدارند. آزمایشگاههای ملی همگی زمان بندی خود را به اداره بین المللی اوزان و مقیاسها در فرانسه ارسال میکنند که پس از آن میانگین وزنی را ایجاد میکند. بنابراین، زمان برساختهای انسانی است.
۵-تجربه زمان به طور فعال توسط ذهن ما ایجاد میشودعوامل مختلفی برای درک ما از زمان اهمیت دارند از جمله حافظه، تمرکز، احساسات و حسی که نسبت به این موضوع داریم که زمان به نحوی در فضا قرار دارد. درک زمان ما ریشه در واقعیت ذهنی مان دارد. زمان نه تنها در قلب نحوه سازماندهی زندگی قرار دارد بلکه راه تجربه آن است.
نکته مثبت آن است که زمان به ما مقداری کنترل بر نحوه تجربه آن را میدهد. برای مثال، اگر میخواهید احساس کنید که زندگی تان با عجله از کنار تان نمیگذرد نکتهای کلیدی وجود دارد. نتیجه تحقیقات نشان میدهند که زندگی مملو از فعالیتهای تکراری و روتین است و به همین خاطر احساس خواهید کرد که زمان سریعتر در حال حرکت است.
۶-در بین ما از پیش شهروندان قرن بیست و دوم وجود دارند، اما آنان مسافران زمان نیستندقرن بعدی اغلب میتواند بسیار دور احساس شود: سرزمینی دور جایی که نسلهای متولد نشده فرضی در آن زندگی میکنند. با این وجود، در حال حاضر میلیونها نفر روی زمین حضور دارند که هنگام آتش بازی در شب سال نوی ۲۰۹۹ آنجا خواهند بود. کودکی که در سال ۲۰۲۳ متولد میشود در آن زمان ۷۰ ساله خواهد بود. ما در بازههای زمانی طولانی بسیار بیشتر از آن چه ممکن است تصور کنیم به یکدیگر متصل هستیم. از طریق پیوندهای خانوادگی مان همه ما فقط یک جهش، جست و خیز و پرش از قرنهای گذشته و آینده هستیم.
۷-همه ما میتوانیم یک تاب زمانی را تجربه کنیمزمان همیشه برای همه با سرعت یکسان جریان ندارد. آیا زمان همه چیز در ذهن است؟ زمان تقریبا به حالت سکون کاهش مییابد. استرس میتواند مغز را وادار کند تا پردازش درونی خود را سرعت بخشد تا به شما در مدیریت یک موقعیت مرگ یا زندگی کمک کند.
اختلالات مغزی مانند صرع یا سکته مغزی نیز میتوانند باعث ترفندهای موقتی ذهن شوند: سرعت بخشیدن به زمان یا توقف مرگ آن. برخی از افراد مانند ورزشکاران حتی میتوانند در صورت نیاز مغز خود را برای ایجاد یک تاب زمانی آموزش دهند: موج سواری که در لحظه ایده آل موج میزند یا فوتبالیستی غیرقابل توقف. به نظر میرسد زمان یک توهم شکننده است. در یک لحظه میتوانیم خود را در یک واقعیت تغییر یافته بیابیم.
۸-هنگامی که ساعتها برای صرفه جویی در نور روز تغییر میکنند ما یک سازنده داریم که باید از او تشکر کنیم یا شاید او را سرزنش نماییمتغییر ساعت برای تابستان برای استفاده حداکثری از ساعات طولانی روز در عرضهای جغرافیایی بالاتر به طور جهانی مورد استقبال همگان قرار نمیگیرد. با این وجود، چه ان را دوست داشته باشید چه دوست نداشته باشید یک بریتانیایی سرسخت حامی این کار وجود داشته که میتوانید قدردان او باشید. بدون سازندهای به نام "ویلیام ویلت" یک چهارم جهان از جمله ایالات متحده ممکن بود هرگز ساعت تابستانی را انتخاب نکنند. پس از آن که ویلت توانست رهبران سیاسی را متقاعد کند بریتانیا این تغییر را در طول جنگ جهانی اول اعمال کرد. این حرکت به دلیل کمبود زغال سنگ انجام شد و ساعات طولانیتر روز به معنای نیاز کمتر به برق حاصل از زغال سنگ برای روشن نگه داشتن چراغها بود. این ایده به قدری موثر واقع شد که در طول جنگ جهانی دوم بریتانیا آن را یک گام فراتر برد و به طور موقت در دو ساعت تابستانی دو ساعت کامل ساعت را تغییر داد تا صرفه جویی در هزینههای صنعتی عملی شود.
۹-شما در واقع در زمان حال زندگی نمیکنیدبا مرور این واژگان به راحتی میتوان حدس زد که میگویید در لحظه "کنونی" به سر میبرید در حالی که این گونه نیست. برای درک موضوع این کار ساده را انجام دهید. به فردی که با شما صحبت میکند از روی یک میز نگاه کنید. تایید حرکت لبهای شان پیش از شنیدن صدای شان به چشم ما میرسد، زیرا نور سریعتر از صدا حرکت میکند، اما مغز ما آن دو را با یکدیگر همگام و هماهنگ میسازد. این حتی عجیبترین نکته در مورد زمان نیست. قوانین فیزیک نشان میدهد که زمان در برخی موارد میتواند به سمت عقب نیز جریان یابد.
۱۰-روزهای ما به دلیل گرانش ماه طولانیتر میشوندشاید تعجب کنید که بدانید ماه همراه ثابت مداری سیاره مان در رقص باله نجومی که به دور خورشید اجرا میکنیم در حال دور شدن از ما میباشد. هر سال فاصله بین زمین و ماه ۳.۸ سانتی متر افزایش مییابد و همان طور که این کار را انجام میدهد روزهای مان را قدری طولانیتر میسازد.
این به دلیل کشش گرانش ماه در سیاره ما است. کشش گرانشی ماه باعث ایجاد جزر و مد میشود که یک "برآمدگی" آب است که به شکل بیضوی هم به سوی گرانش ماه و در جهت عکس آن امتداد مییابد. با این وجود، زمین در محور خود بسیار سریعتر از چرخش ماه در بالا میچرخد به این معنی که اصطکاک حوضههای اقیانوسی آب را به همراه خود میکشاند.
این امر باعث میشود که برآمدگی قدری جلوتر از ماه در مدار خود حرکت کند که به نوبه خود سعی میکند آن را به سمت عقب بکشد. این به تدریج انرژی چرخشی سیاره ما را کاهش میدهد و چرخش آن را کُند میسازد در حالی که ماه انرژی میگیرد و همین امر باعث میشود که به مدار بالاتری حرکت کند و از زمین دور شود. ترمز فزاینده چرخش سیاره ما باعث شده که طول یک روز زمینی به طور متوسط از اواخر دهه ۱۶۰۰ حدود ۱.۰۹ میلی ثانیه در هر قرن افزایش یابد. تخمینهای دیگر با استفاده از مشاهدات باستانی کسوفها این رقم را قدری بالاتر یعنی ۱.۷۸ میلیثانیه در قرن نشان میدهند. در حالی که هیچ یک از این اعداد زیاد به نظر نمیرسند تمام این اتفاقات در طول تاریخ ۴.۵ میلیارد ساله زمین رخ داده اند.
۱۱-بسیاری از افراد خارج از زمان متعارف زندگی میکنند و برای آنان امسال سال ۲۰۲۳ نیستبرای بسیاری از نپالیها مطلبی که اکنون در حال مطالعه آن هستید در سال ۲۰۲۳ میلادی منتشر نشده است. در بیکرام سامبات تقویم نپالی امسال در واقع سال ۲۰۸۰ است. دست کم چهار تقویم در بین گروههای قومی مختلف مورد استفاده قرار میگیرند و نپال حتی ۱۵ دقیقه با مناطق زمانی استاندارد همگام نیست. به نظر میرسد بسیاری از فرهنگها با تجربه چندین سال به طور همزمان هماهنگ شده اند. در میانمار نیز امسال ۱۳۸۴ در تایلند ۲۵۶۶ و در اتیوپی سال ۲۰۱۶ است در جایی که سال ۱۳ ماه به طول میانجامد. در این میان تقویم اسلامی فرارسیدن سال ۱۴۴۵ را در ماه جولای رقم زد.
*مرگ گرمای کیهان نظریهای نسبتا قدیمی درباره سرانجام کیهان است که بیان میکند کیهان در موقعیتی بدون انرژی آزاد ترمودینامیکی قرار میگیرد و تمام فرایندهایی که مصرف کننده انرژی هستند دیری نمیپایند (مانند زندگی در کیهان)
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: بانک مرکزی شاخص بورس افزایش قیمت طلای جهانی قیمت روز خودرو سیاره ما ساعت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۹۰۷۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان شگفتانگیز یک معلم در«مدیر مدرسه شریعت»/ از مبارزه با بهائیت تا تربیت چوپانی که مدیر مدرسه شد
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری آنا، کتاب «مدیر مدرسه شریعت» داستان زندگی معلم شهید محمد ترابنژاد است که رحیم مخدومی نویسنده نام آشنا و صاحب سبک کشورمان آن را نوشته و انتشارات «رسول آفتاب» آن را منتشر کرده است. به مناسبت گرامیداشت هفته مقام معلم، گپوگفتی درباره شخصیت و زندگی این معلم شهید با نویسنده این کتاب داشتیم که در ادامه با هم میخوانیم:
آقای مخدومی! در هفته بزرگداشت مقام معلم هستیم. از شما کتابی با عنوان مدیر مدرسه شریعت منتشر شده که موضوعش زندگی یک معلم شهید است. درباره این کتاب توضیح میدهید؟
کتاب «مدیر مدرسه شریعت» به معرفی یک معلم شهید به نام محمد ترابنژاد پرداخته است. شهید تراب نژاد از معلمان استان مازندران و شهرستان ساری است.
ایشان در دهه چهل معلم میشود و با توجه به اینکه فضا، فضای دوران طاغوت است کارهایی انجام میدهد که خیلی شگفتانگیز هستند و غالباً انتظار از یک شهروند جمهوری اسلامی میرود که این چنین بصیر باشد و جهادی کار کند. چون در نظام جمهوری اسلامی زمینه برای روحیه جهادی خیلی افزایش پیدا کرد. الگوها فراوان و تشویقها فراوان شد، اما در دهه چهل که خبر از اینها نبود و نه تنها خبری نبود بلکه موانع زیاد بود تا اتفاقاً شهید محمد تراب نژاد جهادی زندگی نکند.
درباره این زندگی جهادی و فعالیتهای این معلم شهید بیشتر توضیح میدهید؟
یکی از مواردی که ایشان به آن ورود پیدا میکند مبارزه با بهائیت است. او شناختی از بهائیت نداشته، اما خودش را ملزم میکند تا آشنایی پیدا کند. سراغ استاد میرود و یک گروه تشکیل میدهد و جلساتی را پای تدریس استاد مینشیند.
کتابهایی را میخواند تا به این جبهه آگاهانه ورود پیدا کند و در کار خودش انقدر حرفهای عمل میکند که حتی یک فرد را به عنوان نفوذی در میان این فرق میفرستند و این فرد هم تا انتها جلو میرود، به گونهای که برایش مشکلاتی هم ایجاد میشود. اما مثل شهید بزرگوار حسن باقری که در دوران دفاع مقدس در قلب دشمن و تا پشت جبهههای دشمن میرفت تا بتواند شناسایی درستی انجام بدهد و از این شناسایی درست برای ضربه زدن به دشمن به بهترین شکل استفاده کند، محمد تراب نژاد هم در مبارزه با بهائیت این شیوه را اتخاذ کرد و کار به جایی میرسد که ساواک مطلع میشود.
چرا برای ساواک فرقه بهاییت مهم بوده؟
بهاییت زاییده ساواک و ساواک زاییده صهیونیسم است. به همین دلیل ممانعتها از طرف ساواک شروع میشود؛ اذیتها، بازداشتها، احضارها و بازجوییها. محمد تراب نژاد در عین این فعالیتها یک معلم است و با اولین خاطرهای که برای حضور در اولین مدرسه براش رخ میدهد، نشان میدهد که معلمی را به عنوان شغل انتخاب نکرده است.
نگاه شهید تراب نژاد به معلمی اگر شغل نبود پس چه بود؟
تعبیر زیبایی معلم شهید رجایی دارد که میگوید:«اگر معلمی شغل توست رهایش کن». یعنی انتظار شهید رجایی این است که معلمی برای یک معلم عشق باشد. برای شهید ترابنژاد هم این چنین بود. برای اینکه خودش را برساند به آن مدرسهای که معلمش بود و در دوردست و در روستاهای دور افتاده قرار داشت باید با اسب و قاطر میرفت و از رودخانه عبور میکرد. خیلی سختی میکشید؛ به گونهای که یک بار گرفتار سیلاب میشود و تا آستانه مرگ پیش میرود و مدتها بابت این قضیه بیمار میشود، اما باز همچنان با عشق ادامه میدهد.
اینکه معلمی یک نوع عشق برای این شهید بوده را به چه شکلهای دیگر در رفتار و منشش بروز میدهد؟
در آن مدرسهای که ایشان مدیر میشود، مدیری نبوده است، چون تعداد افرادی که باید در مدرسه ایفای نقش میکردند، کم بودند. محمد تراب نژاد هم مدیریت داشته و هم تدریس میکرده است. این شهید از جمله افرادی نبود که بنشیند سر کلاس و هرکس ثبت نام کرده بیاد و به او درس بدهد. در روستا رصد میکرده ببیند که چه کسی باید الان سر کلاس باشد و نیست. با خانوادهها صحبت میکرد تا راضی شوند و فرزندشان را به مدرسه بفرستند.
اتفاق شیرینی که رخ میدهد این است که یکی از همین بچهها که چوپان بوده و خانواده اجازه نمیداده مدرسه بیاید با پا در میانی محمد تراب نژاد مدرسه میآید و بعد معلم میشود و مدیر میشود و همین فرد جای محمد تراب نژاد مدیر همین مدرسه میشود. خاطرات این فرد هم در کتاب مدیر مدرسه شریعت آمده است.
این مدرسه که نام کتاب هم از آن وام گرفته شده، مدرسه شریعت است؟
نه. محمد تراب نژاد با وجود همه این فعالیتها باز هم احساس میکند که این کار کم است و باید عمیقتر و ریشهایتر کار کند به همین خاطر او در دوران طاغوت یک مدرسه اسلامی به نام شریعت تأسیس میکند که نام کتاب هم برگرفته از همین مدرسه است.
او آنقدر در این مدرسه زیبا کار میکند که روسای ادارات در دوران طاغوت هم ترجیح میدهند بچههای خودشان را در مدرسه شریعت ثبت نام کنند تا در مدارس دیگر. این شهید هیئت خانگی راه اندازی میکند و با دعای ندبه، هم روی دانش آموزان هم روی معلمها کار میکند. از طرف دیگر او یک جوان بسیار شاداب، بشاش، کاری و ورزشی بوده و در ورزش کشتی قهرمان استان بوده است و همین باعث جذب افراد بسیاری به سمت او میشود.
ظاهراً این شهیددیداری هم با مقام معظم رهبری داشته است، جریان این دیدار چیست؟
بله. آوازه فعالیتهای محمد تراب نژاد به گوش مقام معظم رهبری در مشهد مقدس میرسد و یک روز اتفاقاً تشریف میبرند ساری و در مسجد جامع ساری با این شهید و جوانهایی که با او فعالیت میکردند، جلسه میگذارند و گفتگو میکنند و گزارش میگیرند. حضرت آقا جنس شناس بوده و این افراد را شناسایی و حمایت میکرده است و راجع به شهید تراب نژاد و دوستانش هم چیزهایی میشنوند که منجر به یک دیدار و یک جلسه میشود.
در ابتدای صحبتهایتان اشاره کردید که این معلم شهید اهل کار جهادی هم بوده. در این باره هم توضیح میدهید؟
همه این فعالیتها مانع از این نبود که محمد تراب نژاد به فکر محرومین و مستضعفین و کارهای جهادی نباشد. افرادی که شاید روحیه کار مبارزاتی و انقلابی ندارند، اما انسان دوست و عاطفی هستند کمک به همنوع را دوست دارند، چه برسد به شخصیتی مثل شهید تراب نژاد. این شهید افرادی با روحیه کمک به دیگران را بسیج میکند و به روستاها میروند وکارهای عمرانی برای نیازمندان انجام میدهند.
از ماجرای شهادت این شهید هم میگویید؟
شهادت محمد تراب نژاد هم مثل زندگیاش خیلی زیباست. در ایام تعطیلات نوروز که وقت استراحت معلمهاست و این ایام تعطیلات را معمولاً برای دید و بازدید و گشت و گذار سپری میکنند، محمد تراب نژاد در دورانی که انقلاب پیروز شده و دوران دفاع مقدس است و آرام و قرار ندارد و میداند رزمندههایی که در جبههها هستند، هم پدر و مادر دارند و آنها هم دید و بازدید را دوست دارند؛ بنابراین کار خیلی قشنگی انجام میدهد.
مرکبات دوستان آشنایان و باغ خودش را در چندین ماشین بار میزند و تعطیلات خودش را اختصاص میدهد به اینکه کام رزمندگان را با میوه و مرکبات شیرین کند. او این کاروان را راه میاندازد و وارد جبهه آبادان میشود، اما در آن جا هواپیمای دشمن این کاروان او بمباران میکند و محمد به شهادت میرسد. معلم شهید محمد تراب نژاد امروز برای جامعه ما الگو است؛ برای گروههای جهادی الگوست، برای معلمهای جوانی که میخواهند وارد آموزش و پرورش شوند الگوی بسیار بسیار تاثیرگذاری است.
او و معلمهایی مثل شهید ابراهیم هادی کلاسشان در چارچوب یک مدرسه و کلاس منحصر نشده بود و شاید بیشترین تأثیر این شهید و شهید ابراهیم هادی در بیرون از مدرسه روی دانش آموزان بوده یعنی همه جا معلم بودهاند نه فقط در کلاس و مدرسه. برای شهید محمد تراب نژاد در واقع جامعه کلاس درس اوست. جامعه مدرسهای است که باید ایفای نقش کند.
انتهای پیام/